۱۳۹۰ فروردین ۲۴, چهارشنبه

سوره فيس بوک نازل شد !

قسم به استتوس. آن زمان که لایک میخورد (١)  قسم به مدیا. آ...ن زمانی که شِیر میشود (٢) و قسم به نوتوفیکیش آن زمان که تعدادش از ۱۰ بالاتر می رود (٣) و قسم به اسمت. آن زمان که تگ می شود (۴) و قسم به دوستت. آن زمان که با او ۱۲۰ دوست مشترک داری (۵) و قسم به ...پیج ها. و آن کس که آن را لایک کرد (۶) که هوس ادمین ...شدن آن پیج را مابه جانش انداختیم (٧) باشد که تعقل کنید (٨) همانا ما "مارک"۱ را مبعوث کردیم تا فیس بوک را راه اندازی کند (٩) تا شما را به هم نزدیکتر کند ( ۱۰ ) و به جان هم بیندازد (۱۱ ) و ما فیس بوک را مکانی برای کسب اخبار شما قرار دادیم (۱۲ ) باشد که رستگار شوید (۱۳ ) ای فضولان! در پروفایل مردم نچرخید و فضولی نکنید (۱۴ ) که در این کار خسرانی بزرگ و عذابی عظیم است (۱۵) و برای قوم معتادان فیس بوک، فیلتر را مبعوث کردیم (۱۶ ) تا میزان اعتیاد شما به آن را بسنجد (۱۷ ) و شما خیلی معتادید (۱۸ ) در فیلتر شکن های اولترا و فری گیت نشانه هایی از ماست برای کسانی که تفکر میکنند (۱۹ ) و اگر فیس بوک بیچاره تان کرده است از آن بیرون بیایید (۲۰ ) اگر صادق هستید (۲۱ ) و بترسید از روزی که موس و کیبورد و صفحه مانیتور و پیج دوستانتان علیه شما شهادت دهند (۲۲ ) که ما فیس بوک را مکانی برای شناخته شدن شما قرار دادیم(۲۳ ) باشد که آبرویتان برود (۲۴)

به نقل از صفحه فيس بوك  اشكان كبير ايراني

۱۳۹۰ فروردین ۱۷, چهارشنبه

ديكتاتوري جمهوري اسلامي را از پول نفت ايران زمين محروم كنيم. تا ديگر پول نفت چماقي بر سر خودمان نشود!

آيا تحريم خريد نفت ازجمهوري ديكتاتوري اسلامي، توسط ديگر كشورها در نهايت به نفع مردم ايران خواهد بود ؟!
... مسلماً آري !
يكي از تفاوتهاي اصلي اعتراضات خياباني بعد از كودتاي انتخاباتي 88 و مخصوصاً بعد از 25 بهمن 89 در ايران و اعتراضاتي كه در تونس و مصر به ثمر نشست، ميزان و شدت سركوبي بود كه توسط دولت ديكتاتور اعمال شد. در ايران خيابانهاي مملو از سربازان سراپا مسلح و موتور سواران بسيج و سپاه كه با همكاري پليس راهنمايي رانندگي در بستن خيابانها، به مانور قدرت مي‌پرداختند، جلوي هر گونه شكلگيري تجمعات را مي‌گرفت و حتي در مواردي كه به دليل ازدياد مردم معترض در يك محل، سركوبگران غافلگير مي‌شدند، با استفاده از نيروهاي زيادي كه در همه خيابانها به كار گرفته بودند مانع از به هم پيوستن تجمعات مي‌گشتند.
جداي از نزديكي بيشتر دو ديكتاتور سرنگون شده تونس و مصر به كشورهاي آزاد و مدافع حقوق بشر، كه باعث خشونت و سركوب كمتر و در نتيجه بالا گرفتن اعتراضات و در نهايت پيروزي مردم در اين كشورها بود، يك عامل اساسي ديگر نيزدر تفاوت ميزان سركوب در اين كشورها با ايران وجود دارد كه همان منابع مالي بي‌حد و سرشار ناشي از فروش نفت است كه در ايران باعث شده رژيم جمهوري اسلامي بتواند همواره مزدور هاي زيادي را به صورت نيروهاي ويژه ، بسيج ، سپاه و ... اجير كند و علاوه بر تطميع آنها پول زيادي را نيز صرف تئوريزه كردن خشونت و توجيه روشهاي غيراخلاقي خشونت‌آميز توسط مزدوران سياسي‌ مذهبي‌اش نمايد. در حقيقت اگر نبود پول مفت نفت، رژيم جمهوري اسلامي نمي‌توانست به راحتي دست به سركوب مخالفاني بزند كه در واقع مالكان واقعي نفت ايران‌اند!
دراين شرايط و هنگامي كه دولت جمهوري اسلامي از پول نفت چماقي مي‌سازد براي سركوب صاحبان اصلي‌اش، تكليف مردم ايران چيست ؟ و چگونه مي‌توانند از تاراج اين ثروت ملي‌شان توسط جمهوري سركوبگراسلامي جلوگيري نمايند ؟
آيا تحريم نفتي جمهوري اسلامي توسط كشورهاي ديگر راه مناسبي‌است ؟! اگر آري، چگونه مردم ايران ميتوانند ديگر كشورها را وادار به اين كار نمايند ؟
مسلماً چيزي كه در كشورهاي غربي تأثير زيادي در سياست خارجي دولتهايشان مي‌گذارد افكار عمومي اين كشورهاست. بنابراين اگر مردم ايران بتوانند بطريقي افكار عمومي را در كشورهاي ديگر متوجه اين نمايند كه پول نفتي كه دولتشان به دولت جمهوري اسلامي مي‌پردازد، صرف سركوب خشونت‌آميز مردم بيگناه در ايران مي‌شود! اين ميتواند تاثير بسزايي در تغيير سياستهاي اين كشورها در قبال نفت جمهوري اسلامي شود. اگر فكر مي‌كنيم كه ديگر كشورها به خاطر ترس از بالاتر رفتن قيمت نفت به دليل تحريم خريد نفت از ايران به اين گزينه فكر نمي‌كنند تنها به اين واقعيت فكر كنيد كه طبق آمارهاي خود جمهوري اسلامي، صادرات نفت ايران در حال حاضر كمتر از 2 ميليون بشكه در روز است ( حدود 1.9 ميليون بشكه در روز) و از آن سو عربستان به تنهايي  در حاضر، به خاطر سياستهاي اوپك با 1.5 ميليون بشكه زير ظرفيت توليدش دارد توليد مي‌كند!  و اگر به رابطه سرد بين عربستان و ايران بنگريم خواهيم دريافت كه بسيار محتمل است كه اين كشور به كشورهاي غربي و ديگر كشورها اطمينان لازم براي جبران كمبود نفت ايران در بازار به دليل تحريم آن را بدهد!
براي رسيدن به اين هدف بايد و بايد افكار عمومي ديگر كشورها، مخصوصاً كشورهاي غربي، از هر طريق ممكن نسبت به مسأله  بهره‌برداري تماميت خواهانه سران جمهوري اسلامي از منابع نفتي و سركوب مردم به پشتوانه همين منابع آگاه شوند.



۱۳۹۰ فروردین ۱۰, چهارشنبه

چگونه از عقايد احمقانه بپرهيزيم؟!

آيا تاكنون با افرادي برخورد كرده‌ايد كه بسيار غير منطقي و متعصبانه از چيزي دفاع مي‌كنند و يا بدون دليل كسي را مي‌كوبند و داغ مي‌كنند و نمي‌شود با آنها منطقي صحبت كرد ؟! در اين صورت مطلب زير براي شما مفيد خواهد بود. چرا كه خود شما هم در معرض خطر جزم‌انديشي هستيد!

گفتاري كوتاه و جذاب از: برتراند راسل

برای پرهيز از انواع عقايد احمقانه ای که نوع بشر مستعد آن است، نيازی به نبوغ فوق بشری نيست. چند قاعده ساده شما را، اگر نه از همه خطاها، دست کم از خطاهای ابلهانه بازميدارد.

-اگر موضوع چيزی است که با مشاهده روشن ميشود، مشاهده را شخصاً انجام دهيد. ارسطو ميتوانست از اين باور اشتباه که خانمها دندانهای کمتری از آقايان دارند با يک روش ساده پرهيز کند: از خانمش بخواهد که دهانش را باز کند تا دندانهايش را بشمارد! او اين کار را نکرد چون فکر ميکرد ميداند!

تصور کردن اين که چيزی را ميدانيد در حالی که در حقيقت آن را نميدانيد، خطای مهلکی است که همه ی ما مستعد آن هستيم.

من باور دارم که خارپشتها سوسکهای سياه را ميخورند، چون به من اين طور گفته اند؛ اما اگر قرار باشد کتابی درباره عادات خارپشتها بنويسم، تا زمانی که نبينم يک خارپشت از اين غذای اشتهاکورکن لذت ميبرد، مرتکب چنين اظهار نظری نميشوم.
درهرحال، ارسطو کمتر از من محتاط بود. نويسندگان باستان و قرون وسطا اطلاعات جامعی درباره تکشاخها و سمندرها داشتند. با وجود آن که هيچکدامشان حتا يک مورد از آنها را هم نديده بودند، يک نفر هم احساس نکرد لازم است از ادعاهای جزمی درباره آنها دست بردارد.

-اغلب موضوعات از اين ساده تر به بوته ی آزمايش درميآيند. اگر مثل اکثر مردم شما ايمان راسخ پرشوری نسبت به برخی مسائل داريد، روشهايی وجود دارد که ميتواند شما را از تعصب خودتان باخبر کند. اگر عقيده مخالف، شما را عصبانی ميکند، نشانه آن است که شما ناخودآگاه ميدانيد که دليل مناسبی برای آنچه فکر ميکنيد، نداريد. اگر کسی مدعی باشد که دو بعلاوه دو ميشود پنج، يا اين که ايسلند در خط استوا قرار دارد، شما به جای عصبانی شدن، احساس دلسوزی ميکنيد، مگر آن که اطلاعات حساب و جغرافی شما آن قدر کم باشد که اين حرفها در افکار شما تزلزل ايجاد کند.

اغلب بحثهای بسيار تند آنهايی هستند که طرفين درباره موضوع مورد بحث دلايل کافی ندارند. شکنجه در الاهيات به کار ميرود، نه در رياضيات؛ زيرا رياضيات با علم سر و کار دارد، اما در الاهيات تنها عقيده وجود دارد.
بنابراين هنگامی که پی ميبريد از تفاوت آرا عصبانی هستيد، مراقب باشيد؛
احتمالاً با بررسی بيشتر درخواهيد يافت که برای باورتان دلايل تضمين‌کننده ای نداريد.[حتي اگر در واقع درست باشد]

-يک راه مناسب برای اين که خودتان را از انواع خاصی از جزميت خلاص کنيد، اين است که از عقايد مخالفی که دوستان پيرامونتان دارند آگاه شويد.
وقتی که جوان بودم سالهای زيادی را دور از کشورم در فرانسه، آلمان، ايتاليا و ايالات متحده به سر بردم. فکر ميکنم اين قضيه در کاستن از شدت تعصبات تنگ نظرانه ام بسيار مؤثر بوده است. اگر شما نميتوانيد مسافرت کنيد، به دنبال کسانی بگرديد که ديدگاههايی مخالف شما دارند. روزنامه های احزاب مخالف را بخوانيد. اگر آن افراد و روزنامه ها به نظرتان ديوانه، فاسد و بدکار ميآيند، به ياد داشته باشيد که شما هم از نظر آنها همينطور به نظر ميرسيد. با اين وضع هر دو طرف ممکن است بر حق باشيد، اما هر دو نميتوانيد بر خطا باشند. اين طرز فکر زاينده نوعی احتياط است.

برای کسانی که قدرت تخيل ذهنی قوی دارند، روش خوبی است که مباحثه ای را با شخصی که ديدگاه متفاوتی دارد در ذهن خود تصور کنند. اين روش در مقايسه با گفتگوی رودررو يک فايده و تنها يک فايده دارد و آن اين که در معرض همان محدوديتهای زمانی و مکانی قرار ندارد. مهاتما گاندی راه آهن و کشتيهای بخار و ماشين آلات را محکوم ميکرد، او دوست ميداشت که تمام آثار انقلاب صنعتی را خنثا کند.

شما ممکن است هرگز اين شانس را نداشته باشيد که با شخصی دارای چنين عقايدی روبرو شويد، زيرا در کشورهای غربی اغلب مردم با دستاوردهای فن آوريهای جديد موافقند.[خوشبختانه! ما در كشور خودمان از اين شانسها زياد داريم!]
اما اگر شما ميخواهيد مطمئن شويد که در موافقت با چنين باور رايجی بر حق هستيد، روش مناسب برای امتحان کردن اين است که مباحثه ای خيالی را تصور کنيد و در نظر بگيريد که اگر گاندی حضور ميداشت چه دلايلی را برای نقض نظر ديگران ارائه ميداد. من گاهی بر اثر اين گونه گفتگوهای خيالی واقعاً نظرم عوض شده است؛ به جز اين، بارها دريافتم که با پی بردن به امکان عقلانی بودن مخالفان فرضي، تعصبات و غرورم رو به کاستی ميگذارد.

-نسبت به عقايدی که خودستايی شما را ارضاء ميکند، محتاط باشيد.
از هر ده نفر، نه نفر چه مرد و چه زن قوياً معتقدند که جنسيتشان برتری ويژه ای دارد. دلايل زيادی هم برای هر دو طرف وجود دارد. اگر شما مرد باشيد ميتوانيد نشان دهيد که اغلب شعرا و بزرگان علم مرد هستند؛ اگر زن باشيد ميتوانيد پاسخ دهيد که اکثر جنايتها هم کار مردان است. اين پرسش اساساً حل شدنی نيست، اما خودستايی اين واقعيت را از ديد بسياری از مردم پنهان ميکند.

همه ما، اهل هر جا که باشيم، متقاعد شده ايم که ملت ما برتر از ساير ملتهاست. ما با وجود دانستن اين که هر ملتی محاسن و معايب خاص خودش را دارد، معيارهای ارزشيمان را به گونه ای تعريف ميکنيم که ثابت کنيم ارزشهايمان مهمترين ارزشهای ممکن هستند و معايبمان تقريباً ناچيزند. دراينجا دوباره انسان معقول ميپذيرد که با سوآلی روبروست که ظاهراً جواب درستی برای آن وجود ندارد. دشوارتر از آن، اين است که بخواهيم مراقب خودستايی بشر به واسطه بشر بودنش باشيم، زيرا ما نميتوانيم با ذهن غيربشری مباحثه کنيم. تنها راهی که من برای برخورد با اين نوع خودبينی بشر سراغ دارم، اين است که به خاطر داشته باشيم بشر جزء ناچيزی از حيات سياره کوچکی در گوشه کوچکی از اين جهان است و همانطور که ميدانيم در ديگر بخشهای کيهان هم ممکن است موجوداتی باشند که نسبت بزرگيشان به ما مثل نسبت بزرگی ما به يک ستاره دريايی است.





برتراند راسل

آرتور ویلیام راسل (زادهٔ ۱۸ می ۱۸۷۲ - درگذشتهٔ ۲ فوریه ۱۹۷۰)
ریاضیدان، منطق‌دان و فیلسوف بریتانیایی بود که آثارش در مورد تحلیل منطقی، فسلفه در قرن بیستم را تحت تاثیر قرار داد. برتراند راسل که موفق به کسب جایزهٔ نوبل نیز شد، در گفتاري كوتاه با عنوان « چگونه از عقايد احمقانه بپرهيزيم؟»، به روشني به آسيب شناسي آفات تعصب، جزم و جمود، پيشداوري و .... در باورهاي آدمي مي پردازد.